پــرواز تا خــدا

سنگر شهید علیرضا حجتی

پــرواز تا خــدا

سنگر شهید علیرضا حجتی

پــرواز تا خــدا

دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند، وگرنه در هنگام راحتی و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین...
شاید جنگ پایان یافته باشد اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت؛ زنهار این غفلتی که من و تو را فرا گرفته ظلمات جهنم است، چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد، باب جهاد اصغر بسته شد باب جهاد اکبر که بسته نیست!!!
**شهیـــد سید مرتضی آوینـــی**

ســـلام و نــــور
به سنگر پاسدار رشید اسلام بسیجی شهید، علیرضا حجتی خوش آمدید.
اینجا منزلی است برای همه ی آنهایی که می خواهند لحظه ای از زمین خاکی بکنند و به آسمان سلام دهند. اینجا حضور کسانی را حس می کنی که دیگر جسم خاکی ندارند و جزئی از فرشته ها هستند و تا خـــدا پـــرواز کردند ."جهت سلامتی امام زمان(عج)، تعجیل در امر فرج و شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا، مخصوصاً شهیـــد علیـرضــا حجتـــی صلوات"

پیوندها

رضایی بزنم یا مزنی؟؟؟

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۵۳ ق.ظ


جلسه فرماندهی در یکی از مقرها تشکیل می‌شد؛ دستور رسید،

هیچ کس بدون کارت شناسایی وارد نشود.

من به اتفاق یکی از بچه‌هایی که بچه یزد بود نگهبانی دم در را به عهده گرفتیم.

کنترل کارت ها به عهده من بود.

فرماندهان یکی یکی با نشان دادن کارت شناسایی وارد محوطه می شدند

و از آنجا به محلی که جلسه برگزار می شد، می رفتند.

نگاهم به در بود. یک ماشین جیپ جلوی در نگهبانی توقف کرد.

قصد ورود به محوطه را داشت....

جلو رفتم و گفتم: "لطفا کارت شناسایی."

گفت: "ندارم."

گفتم:"ندارید؟"

گفت:" نه ندارم."

گفتم:" پس باعرض معذرت اجازه ورود به جلسه رو هم ندارین!"

دستش را روی شانه راننده زد و گفت: "حرکت کن:

جلویش ایستادم و گفتم:" کجا؟"

گفت:"تو محوطه"

گفتم: "نمی شه"

گفت: "بهت میگم بروکنار."

گفتم:"نه آقا نمیشه."

گفت:"چی چی رو نمیشه، دیرم شد."

محکم واستوار جلویش ایستادم و به دوستم گفتم:

"آماده باش هر وقت گفتم، شلیک کن."

دوستم اسلحه رابه طرف ماشین گرفت و با لهجه زیبای یزدی دو سه بار گفت:

 "رضایی بزنم یا مزنی؟ رضایی بزنم یا مزنی؟"

وقتی راننده جدیت مان را دید گفت: "حاجی، این آقای بسیجی، شوخی سرش نمی

شه!"

دست برد. داخل جیبش و کارتش را بیرون آورد و گفت: "بفرمایید این هم کارت

شناسایی!"

مشخصات کارت را با دقت خواندم:

نوشته بود:

حاج حسین خرازی

گفتم:"ب ب ببخشید آقا من فقط به وظیفه ام عمل کردم."

حاجی خندید وگفت :" آفرین بر شما رزمندگان، وظیفه شناس"

بعد از آن هر وقت مرا می دید. می خندید و گفت: "رضایی بزنم یا مزنی؟"

نظرات  (۱۰)

  • اَینَ صاحِبــــــُــ یَوم ِ الفَــــتـح
  • سلام بزرگوار
    خاطره خیلی زیباوشیرینی بود...روحمان شادبایادشهدا

    شـهر برکــات است ربیع المولود
    پر از حسنات است ربیع المولود
    مــیــلاد پـیـمـبـر و امــام صـــادق
    مـاه صــلـوات است ربیع المولود

    میلاد باسعادت رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و امام جعفر صادق علیه السلام بر شما عاشق اهل بیت علیهم السلام مبارکـــــــــــ.

    عیدتون مبارکـــــــــــــــ

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    انشاالله...
    ممنون از حضور شما
    پیشاپیش عید شما هم مبارک
  • معراج شهــدا
  • باسلام مجدد؛
    بسیارعالی بود...یادشان زنده باد.
  • چـــــــــــــادرخاکی
  • ان‌شاءالله خداوند به ما یقین عطا کند تا با یقین خدا را عبادت کنیم.خدایا، تو را به جلالت به ما یقین عطا کن.
    فرازی از وصیت‌نامه شهید بهنام میری
  • اَینَ صاحِبــــــُــ یَوم ِ الفَــــتـح
  • سلام بزرگوار

    هیهات،مصیبیتی ست تنهــــــا مانـــدن

    هنگام رحیل همسفران جــــــا مانـــدن

    سخت است زمان هجرت همقفســـان

    مبهوت قفس شدن ز ره وامانـــــــــــدن

    در چون و چرای حسرتِ هستی تا چند

    تا چند اسیـــــــرِ خودســــری ها ماندن

    در حسرتـــــ پرکشیدن ز دام وجـــــــــود

    ماندیم و نبــــــود در خور ما مــــانــــــدن

    مشتـــاق رحیل و بال و پر سوختـــه ایم

    سخت است در این سرا خدایــــــا ماندن

    شاعر: شهید محمدرضــا تورجـــــی زاده

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضور و این شعر بسیار زیبا
    بنده خیلی به شهید تورجی زاده ارادت دارم
  • معراج شهــدا
  • سلام علیکم؛
    ممنون ازحضورتون

    رسول خدا (ص)؛هر گاه بنده ای قبل از خواب بگوید بسم الله الرحمن الرحیم خداوند به ملائکه اش می فرماید؛ نفس های او را تا به صبح عبادت به حساب آرید.

    ان شاءالله شهادتـــــــــــ.

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام همسنگر
    ممنون از حضور و این گوهر ناب
    ان شاءالله
    هم قد گلوله توپ بود

    گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟

    گفت : با التماس

    گفتن : چه جوری گلوله رو بلند می کنی میاری ؟

    گفت : با التماس

    به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟

    لبخندی زد و گفت : با التماس

    وقتی تکه های بدنشو جمع می کردن ، فهمیدم چه قدر التماس کرده
    -------------------------------------
    سلام پست قشنگی بود
    اجرتون باشهدا برادر

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    همسنگر گمنامم
    ممنون از حضور پر رنگ و این گوهر های ناب
    خیلی ارادت داریم...
    اجرتون با خود شهدا

    پاسخ:
    پاسخ:
    ممنون
    سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
    سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
    از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
    از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
    سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
    اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست …

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضور و این گوهرهای زیبا...
  • یه سرباز گمنام

  • خیلی جالب بود
    رضایی بزنم یا مزنی
    ؟؟
    خب برای این که کارت راه بیوفته ابتدا بهت میگم
    از لینک تمام همسنگران من استفاده کن
    و پیام تبادل لینک بهشون بده تا بتونی بهتر وارد بشی و حرفه ای تر عمل کنی
    توی وبلاگ نویسی امروز کسی اگر بهش سر نزنی بهت سر نمیزنه از ما گفتن مطالبشون رو بخون و پیام بزار تا بیان سراغ مطالبت و سعی کن کپی پیست رو به حداقل برسونی
    یا اگه میکنی یه چیزی که ارزش داشته باشه بزار
    و سعی کن وبلاگ نویسی تو بیشتر کنی یعنی خودت هم دلنوشه بزاری صد در صد میتونی چون من تونستم
    یا علی

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضور و این نکات ارزشمند...
    چشم حتماً
    بازهم بیایید...

    سلام

     

    اگه واقعا

    عاشق کسی هستی

    هیچوقت چشم‌هاشو با اشک،

    گوش‌هاشو با دروغ،

    و قلبشو با زخم تزئین نکن

    پاسخ:
    سلام ونور...
    من خودمو میگم، مدعی عشق به امام زمانم.. چون با گناهام اشک آقا رو جاری کردم...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی